مقدمه
زوال عقل یا “دمانس” اصطلاحی عمومیست که به منظور توصیف علائم و نشانه های گروه بزرگی از اختلالات وبیماری ها با ویژگی مشترک افت پیش رونده ی عملکرد فردی بکار می رود. منظور ما، در این جا، از افت عملکرد فردی کاهش توانمندی هایی چون حافظه، تفکر، هوش، منطق، زبان، مهارت های اجتماعی و واکنش های عاطفی بهنجار است.
هر کسی ممکن است به دمانس مبتلا شود، اما اکثر افرادی که به دمانس مبتلا می شوند سالمند هستند. توجه کنید که معنای این جمله آن نیست که اغلب سالمندان دچار سالمندان هستند؛ برعکس، بیشتر سالمندان به دمانس دچار نمی شوند و دمانس در سالمندی بهنجار جایگاهی ندارد. منظور آن است که دمانس در افراد 65 ساله و بالاتر شایع است، هر چند که در سال های 40 و 50 عمر نیز نادر نیت.
انواع مختلف دمانس
دمانس دارای انواع مختلفی است که هر یک از این انواع لت خاص خود را دارد. شایع ترین انواع دمانس عبارتند از:
بیماری آلزایمر
این بیماری شایع ترین نوع دمانس استو حدود 50 تا 70 درصد از کل مواد را تشکیل می دهد. در این بیماری رسوب ترکیبات شیمیایی آسیب زا در درون وبیرون سلولهای مغز سبب می شود که این سلول ها ارتباط خود را با یکدیگر از دست بدهند و انتقال پیام های عصبی از سلولی به سلول دیگر دشوار شود. با پیشرفت بیماری، سلول های عصبی رفته رفته تحلیل می روند و سرانجام میمیرند. از بین رفتن سلولهای عصبی به معنی از دست رفتن توانایی مغز در جذب اطلاعات تازه و یاداوری اطلاعات قبلی است. با حمله ی بیماری به قسمت های مختلف مغز، کارکردها و توانایی های فرد، یک به یک از بین میروند.
دمانس عروقی
عواملی که سبب اختلال در جریان خون مغز می شوند ممکن است به بروز دمانس عروقی منجر شوند. این نوع دمانس، پس از آلزایمر، شایع ترین نوع دمانس بشمار آمده ودر برخی از افراد همراه با بیماری آلزایمر و بشکل مختلط دیده می شود.
در میان دمانس های عروقی دو شکل از بقیه شایع ترند:
1- دمانس ناشی از سکته های ریز و متعدد مغزی که عمدتا در قشر مغز دیده می شوند.
2- دمانس حاصل از تغییرات بافتی مناطق تحت قشری که از ناکافی بودن جریان خون این نواحی بر اثر عواملی همچون فشار خون بالا یا ضخیم شدن دیواره ی عروق خون رسان ناشی می شوند. علائم دمانس عروقی در بسیاری از موارد مشابه بیماری آلزایمر و تفکیک آن ها از هم دشوار است.
بیماری پارکینسون
این بیماری نیز در زمره ی اختلالات پیش رونده ی مغزی قرار دارد. لرزش، سفتی عضلات و مفاصل و نیز کندی حرکات خصوصا دشوار شدن شروع حرکات از علائم عمده ی این بیماری است. برخی از بیماران در مراحل پیشرفته بیماری به دمانس گرفتار می شوند. در این موارد تجویز داروهای ضد پارکینسون گرچه ممکن است به کاهش علائم فیزیکی منجر گردد ولی معمولا سبب تشدید علائم روانی می شود. از سوی دیگر، تجویز داروهایی که سبب تخفیف علائم روانی می شوند نیز ممکن است موجب تشدید علائم فیزیکی شوند.
دمانس لویی بادی
علت این دمانس استحاله و مرگ سلولهای مغزی است که به تشکیل ساختارهای کروی غیر عادی به نام لویی بادی در درون این سلول ها نسبت داده می شود. افراد مبتلا معمولا دچار لرزش و سفتی عضلات (علائم شبیه پارکینسون) بوده و چیزهایی می بینند که وجود خارجی ندارند (توهمات بینایی). علاوه بر این وضعیت آنان نوسانی است، به این معنی که از روزی تا روز دیگر و حتی ساعت به ساعت تغییر می کند. ویژگی های فوق تشخیص این بیماری را از بیماری آلزایمر ممکن می سازد، هرچند بروز توأم این بیماری با بیماری آلزایمر و نیز با دمانس عروقی گزارش شده است. از آنجا که برخی از مبتلایان به پارکینسون در مراحل پیشرفته ی بیماری به دمانس دچار می شوند، تشخیص دمانس لویی بادی از دمانس ناشی از پارکینسون بسیار دشوار است.
بیماری هانتینگتون
نوعی بیماری ارثی است که هم دستگاه حرکتی و همکارکردهای ذهنی و روانی را گرفتار می کند. این بیماری معمولا در فاصله ی سال های 30 تا 50 زندگی آغاز می شود. بروز حرکات غیرارادی نامنظم در دست و پا، تنه و صورت با تغییر در شخصیت، حافظه، قضاوت و علائم روانی دیگرهمراه است. این بیماری به 50 درصد از فرزندانِ پدر یا مادر مبتلا به ارث می رسد.
سندرم کورساکف (دمانس ناشی از زیاده روی در مصرف الکل)
این نوع دمانس در افرادی دیده می شود که ضمن میگسازی بیش از حد، به دلیل تغذیه نامناسب و ناکافی به کمبود ویتامین بی1 نیز دچار می شوند. آسیب وارد شده به سلول های مغز ممکن است برگشت ناپذیر باشد. آسیب پذیر ترین قسمت های مغز در برابر الکل همان قسمت هایی هستند که در حافظه، برنامه ریزی و مدیریت امور روزمره، قضاوت، تعادل و مهارت های اجتماعی دخالت دارند.
بیماری کروتزفلت-جیکوب
نوعی بیماری بسیار نادر و کشنده مغزی ست که ناشی از وجود ذره ای پروتئینی به نام پرایون است. از هر یک میلیون نفر تنها یک نفر به این بیماری مبتلا می شود. علائم اولیه ی آن شامل ضعف حافظه، تغییر رفتار و اختلال در تعادل است. با پیشرفت بیماری که نسبتا سریع است تحلیل قوای شناختی بارزتر شده، حرکات غیر ارادی در فرد ظاهر می شود. سرانجام فرد به ضعف عضلات دست و پا و کوری گرفتار شده، وارد حالت اغمای بی بازگشت می شود.
ورزش هایی که در حفظ سلامت مغز و پیشگیری از دمانس مؤثرند
فعالیت فیزیکی مستمر با کاهش خطر ابتلا به دمانس و افت شناختی همبسته است. ورزش یکی از مهمترین اجزای زندگی سالم است و سبب احساس تندرستی و افزایش کنترل و هماهنگی عضلات میشود. علاوه بر آن، جریان خون مغز را تسریع و تقویت کرده و در تولدی سلول های مغزی تازه سهم دارد. بنابراین، ورزش از عواملی است که محققان به بررسی نقش آن در پیشگیری از دمانس علاقمندند و همچنین دوست دارند راجع به فواید آن در بیماران مبتلا به دمانس تحقیق کنند.
تحقیقی که در آم نمونه پر شماری از افراد در مدت زمانی طولانی دنبال شده بودند نشان داد که ورزش جسمی، خواه سبک یا سنگین، با کاهش افت شناختی همراه است. تحقیقات دیگر نیز نشان داده اند که در افراد تندرست تر افت شناختی با افزایش سن کندتر پیشرفت کرده و چروکیدگی مغز در آنان کمتر دیده می شود. ورزش سبب افزایش سطح مواد شیمیایی مؤثر در کارکرد مطلوب مغز می شود. به ویژه، بر نقش پیاده روی منظم در کند کردن افت شناختی افراد سالمند تأکید شده است.
تحقیقات نشان داده اند که افراد برای حفظ سلامتی خود باید سه نوع ورزش زیر را در برنامه ی روزانه خود لحاظ کنند:
- ورزش های اروبیک مستمر
- تمرینات قدرتی
- تمرینات تعادلی
در نظر داشته باشید که ورزش پیلاتس تمامی موارد بالا را در خود جای داده است.
اروبیک
ورزش های اروبیک سبب ارتقای سلامت عمومی، تحریک غدد و دستگاه ایمنیبدن و افزایش جریان خون مغز می شوند، مدت این نوع ورزش ها را می توان به تدریج افزایش داد، ولی حداقل مدت آن 20 تا 30 دقیقه سه بار در هفته است. پیاده روی سریع، دوی آهسته، دوچرخه سواری و شنا از انواع ورزش های اروبیک هستند.
ورزش های قدرتی
این ورزش ها سبب افزایش قوام و قدرت عضلات، افزایش سوخت و ساز بدن (که به کنترل سطح قند خون کمک می کند) و نیز تراکم استخوان می شوند. این ورزش ها باید با برنامه ریزی و نظارت اهل فن، حداقل دوبار در هفته، انجام شوند. فشردن توپ پلاستیکی در مشت و برداشتن وزنه از انواع ورزش های قدرتی هستند.
در کل، بهتر است که این ورزش ها با برنامه ریزی و نظارت اهل فن انجام شوند و با توانایی های فرد متناسب باشند. در مواردی که این امکان فراهم نیست، استفاده از ورزش های ساده تر مانند پیاده روی ارجح است. مهم آن است که ورزش فعالیتی لذت بخش باشد. در این صورت، خودبه خود، به بخشی جدایی ناپذیر از زندگی ما تبدیل می شود. ورزش برای بیماران مبتلا به دمانس نیز سودمند است و می تواند روند بروز مشکلات حرکتی را در آنان کند نماید. علاوه بر آن، در حفظ ارتباط و مشارکت اجتماعی آن ها نیز مؤثر است. ورزش از میزان اضطراب و افسردگی، که در بیماران آلزایمر به فراوانی دیده می شود، میکاهد و تحقیقات نشان داده اند که حتی ورزش های ساده مانند پیاده روی نیز در بهبود خلق و خوی آن ها نقش دارند.
پیمایش های انجام شده نشان داده اند که فقط بخش کوچکی از سالمندان سالم، کمتر از 20 درصد، به قدر کافی و به طور منظم ورزش می کنند و درصد بیمارانی که در فعالیت های ورزشی مشارکت می نمایند از این هم کمتر است.
گردآوری: نورا حلبی نژاد